با درد خستگانت درمان چه کار دارد؟ از عراقی غزل 62

با درد خستگانت درمان چه کار دارد؟

1 با درد خستگانت درمان چه کار دارد؟ با وصل کشتگانت هجران چه کار دارد؟

2 با محنت فراقت راحت چه رخ نماید؟ با درد اشتیاقت درمان چه کار دارد؟

3 گر در دلم خیالت ناید، عجب نباشد در دوزخ پر آتش رضوان چه کار دارد؟

4 سودای تو نگنجد اندر دلی که جان است در خانهٔ طفیلی مهمان چه کار دارد؟

5 دل را خوش است با جان گر زآن توست، یارا بی‌روی تو دل من با جان چه کار دارد؟

6 بر بوی وصلت، ای جان، دل بر در تو مانده است ورنه فتاده در خاک چندان چه کار دارد؟

7 با عشق توست جان را صد سر سر نهفته لیکن دل عراقی با جان چه کار دارد؟

عکس نوشته
کامنت
comment