دل چه کند سرو و تماشای باغ از کمال خجندی غزل 654

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

دل چه کند سرو و تماشای باغ

1 دل چه کند سرو و تماشای باغ تا بتوانم از همه دارم فراغ

2 مجلس ما با تو چه محتاج شمع چون تو نشستی بنشین گو چراغ

3 سوخته جان همه از داغ و درد جان من از حسرت آن درد و داغ

4 زاهد خودبین که همه رنگ و بوست بوی تو بشنید به چندین دماغ

5 گرچه دو چشمت دل ما برد اسیر هیچ نکردیم ز ترکان سراغ

6 یار کشد باز دلا گفتمت لیس علی المخبر الأ البلاغ

7 برد دلت هندوی زلفش کمال باز عجب گر بشود صیده زاغ

عکس نوشته
کامنت
comment