رو چه می خواهی دلا، ناز از عرفی شیرازی غزل 125

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

رو چه می خواهی دلا، ناز استغناست، هست

1 رو چه می خواهی دلا، ناز استغناست، هست بی وفا تنهاست وارد، رنجش بی جاست، هست

2 ای که گویی با اسیران شیوه های او چه هاست ناز مست و عشوه مست و هر جه آزادست هست

3 حال ما آن نازنین گر چه بداند نیست، لیک هر قدر گویند مستغنی و بی پرواست، هست

4 چو فروزی عالمی را، وه چه کم داری ز حسن چهره ی زیباست، داری، قامت رعناست، هست

5 درد او در سینه می ماند، چه غم گر جان برد آن چه ما را باعث آن آرمیدن هاست، هست

6 عرفی از بزمت اگر زاری کند بی وجه نیست ناله ی بی اختیار و گریه ی بی جاست، هست

عکس نوشته
کامنت
comment