سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

چه می‌بری دل ما چون نگه از سلمان ساوجی غزل 355

غزل 355 ام از 897 غزلیات

چه می‌بری دل ما چون نگه نمی‌داری؟

1 چه می‌بری دل ما چون نگه نمی‌داری؟ چه دلبری که نمی‌آید از تو دلداری؟

2 چرا چو نافه آهو بریده‌ای از من؟ چرا چو مشک مرا می‌دهی جگر خواری؟

3 به آه و ناله و زاری ز من مشو بیزار نکن که ما نتوانیم کرد، بیزاری

4 به سوی من گذری کن که جز غریبی و عشق دو حالتی است مرا بی‌کسی و بیماری

5 به کویت آمدن ای یار، ما نمی‌یاریم تو یاریی کن و بگذر به ما اگر یاری

6 مشو ز دود من ایمن که کار من همه شب چو شمع سوختن و گریه است و بیداری

7 به چشم من لبت آموخت گوهر افشانی چنانکه داد به لعل لبت شکر باری

8 سزد که در سر کارم کنی دمی چون صبح مگر به روز سپید آید این شب تاری

9 صباست قاصد سلمان به پیش دوست دریغ که در صباست گران خیزی و سبکباری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چه می‌بری دل ما چون نگه نمی‌داری؟

شاعر شعر چه می‌بری دل ما چون نگه نمی‌داری؟ چه کسی است ؟

شاعر شعر چه می‌بری دل ما چون نگه نمی‌داری؟ سلمان ساوجی می باشد.

شعر چه می‌بری دل ما چون نگه نمی‌داری؟ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چه می‌بری دل ما چون نگه نمی‌داری؟ چیست ؟

قالب شعر چه می‌بری دل ما چون نگه نمی‌داری؟ غزل است

مضمون اصلی شعر چه می‌بری دل ما چون نگه نمی‌داری؟ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر