1 چیست می دانی صدای چنگ و عود انت حسبی انت کافی یا ودود

2 نیست در افسردگان ذوع سماع ورنه عالم را گرفته ست این سرود

3 آه ازین مطرب که از یک نغمه اش آمده در رقص ذرات وجود

4 جای زاهد ساحل وهم و خیال جان عارف غرقه بحر شهود

5 هست بی صورت جناب قدس عشق لیک در هر صورتی خود را نمود

6 در لباس حسن لیلی جلوه کرد صبر و آرام از دل مجنون ربود

7 پیش روی خود ز عذرا پرده بست صد در غم بر رخ وامق گشود

8 در حقیقت خود به خود می باخت عشق وامق و مجنون به جز نامی نبود

9 عکس ساقی دید جامی زان فتاد چون صراحی پیش جام اندر سجود