سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

هر دم به تیز غمزه دلم را از سلمان ساوجی غزل 341

غزل 341 ام از 897 غزلیات

هر دم به تیز غمزه دلم را چه می‌زنی؟

1 هر دم به تیز غمزه دلم را چه می‌زنی؟ خود را گذاشتم به تو خود در دل منی

2 بر هم زند ابروی و چشم تو وقت من خود وقت کیست آنکه تو بر هم نمی‌زنی؟

3 ای رهروان عشق چو پرگار دورها گردیده در پی تو به نعلین آهنی

4 سر تا سر جهان ظلمات است و یک چراغ مردم نهاده‌اند همه سر را به روشنی

5 ما و شرابخانه و صوفی و صومعه او را می طهور و مرا دردی دنی

6 با من سخن غرضت دلخوشیم نیست بر ریش پاره‌ام نمکی می‌پراکنی

7 امروز خاک پای سگ دوست شد کسی کو کرد در جهان سری و دوش گردنی

8 ای باد اگر رهت ندهد پرده‌دار دوست خود را چو آفتاب ز روزن در افکنی

9 گویی که ای چو آب حیاتت به عینه پاکیزگی و خوی خوش و پاک دامنی

10 تو سرو سر بلندی و چون سایه کار من افتادگی و مسکنت است و فروتنی

11 سلمان تو در درون به هوای صنوبرش غم را چه می‌نشانی و جان را چهع می

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر دم به تیز غمزه دلم را چه می‌زنی؟

شاعر شعر هر دم به تیز غمزه دلم را چه می‌زنی؟ چه کسی است ؟

شاعر شعر هر دم به تیز غمزه دلم را چه می‌زنی؟ سلمان ساوجی می باشد.

شعر هر دم به تیز غمزه دلم را چه می‌زنی؟ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر هر دم به تیز غمزه دلم را چه می‌زنی؟ چیست ؟

قالب شعر هر دم به تیز غمزه دلم را چه می‌زنی؟ غزل است

مضمون اصلی شعر هر دم به تیز غمزه دلم را چه می‌زنی؟ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر