جامی

جامی

جامی
جامی

چه گویم کز فراقت چونم ای دوست از جامی غزل 236

غزل 236 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

چه گویم کز فراقت چونم ای دوست

1 چه گویم کز فراقت چونم ای دوست جگر پر درد و دل پر خونم ای دوست

2 به زیر پای خود کردی سرم پست رساندی پایه بر گردونم ای دوست

3 میان رهروان بودم فسانه ز ره بردی به یک افسونم ای دوست

4 چنان از لعل میگون تو مستم که فارغ از می گلگونم ای دوست

5 ز نقد عشق اگر خالی بود جیب چه سود از گنج افریدونم ای دوست

6 کمم در حشمت و جاه از سگانت ولیکن در وفا افزونم ای دوست

7 مگو جامی سگ این آستان نیست مکن زین دایره بیرونم ای دوست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چه گویم کز فراقت چونم ای دوست

شاعر شعر چه گویم کز فراقت چونم ای دوست چه کسی است ؟

شاعر شعر چه گویم کز فراقت چونم ای دوست جامی می باشد.

شعر چه گویم کز فراقت چونم ای دوست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر چه گویم کز فراقت چونم ای دوست چیست ؟

قالب شعر چه گویم کز فراقت چونم ای دوست غزل است

مضمون اصلی شعر چه گویم کز فراقت چونم ای دوست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی