با درد دلپذیر تو درمان از جهان ملک خاتون غزل 1057

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

با درد دلپذیر تو درمان چه می کنم

1 با درد دلپذیر تو درمان چه می کنم بی وصل روح بخش تو من جان چه می کنم

2 چون رنگ و بوی زلف و رخت در دماغ ماست ای نور دیده طرف گلستان چه می کنم

3 با سرو قامتت که ز چشمم نمی رود من سرو ناز و گوشه بستان چه می کنم

4 روزی به سهو بر من بیچاره برگذر آخر ببین که با غم هجران چه می کنم

5 سرگشته ام به کوچه ی وصلت ستمگرا با ما بگو به عشق تو سامان چه می کنم

6 بی نکهت دو زلف تو عنبر کجا برم بی لعل جان فزای تو مرجان چه می کنم

7 با نعمت وصال تو کوثر حکایتیست با صیت خوش نوای تو دستان چه می کنم

8 در ظلمت دو زلف تو با پرتو جمال آخر بگو که شمع شبستان چه می کنم

9 تا قدّ چون نهال تو بینم میان باغ رفتار کبک و سرو خرامان چه می کنم

10 با دُرّ آبدار تو لؤلؤ کجا برم با لعل دلفریب تو مرجان چه می کنم

عکس نوشته
کامنت
comment