مرا با دوزخ و از اسیری لاهیجی دیوان اشعار 12

اسیری لاهیجی

آثار اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

مرا با دوزخ و جنت چه کار است

1 مرا با دوزخ و جنت چه کار است مراد عاشقان دیدار یار است

2 دلی کز هر دو عالم نیست یکتا کجا در مجلس وصل تو بار است

3 بده ساقی ز جام بیخودی می که از ننگ خودی جان در خمار است

4 فنا و نیستی در عشق فخرست ز هستی عاشقانرا ننگ و عار است

5 ترا خو ناز و استغنا و ما را نیاز و عجز و مسکینی شعار است

6 دگر از ما رخش پنهان ندارد بزلفش جان ما را این قرار است

7 بدام زلف او جان اسیری گرفتار بلای بیشمار است

عکس نوشته
کامنت
comment