- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به جهان چه کار سازم، که به ساختن نیرزد به کدام ملک تازم، که به تاختن نیرزد
2 ز سماع هر دو عالم، چه ستانم و چه یابم که به یافتن نشاید، به شناختن نیرزد
3 نه تو مرد دلنوازی، نه دل آن قدر که شاید که گر از نوا بیفتد، به نواختن نیرزد
4 همه قلب را چه سوزی، بگداز سیم قلبی که برای سیم خالص، به گداختن نیرزد
5 به کرشمهٔ تو، عرفی، دل و دین بباخت، لیکن نه چنان دلی و دینی، که به باختن نیرزد