چه گفت با تو شنیدی رباب و از کمال خجندی غزل 626

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

چه گفت با تو شنیدی رباب و عود به گوش

1 چه گفت با تو شنیدی رباب و عود به گوش ز کس مترس و به بانگ بلند باده بنوش

2 سروش عاطفت از نو نوید رحمت داد معاشران همه دادند بوسه بر سر و روش

3 به خواب شیخ حرم دید دوش مستی را نشسته بر در کعبه به خضر دوش به دوش

4 چو جم به جام قناعت کن و سکندر وار به هرزه در طلب رزق نانهاده مکوش

5 به چشم بی هنران باده ساقیا عیب است چو زاهدی گذرد عیب ما بیا و بپوش

6 از آن زمان که به خمخانه ها حدیث نو رفت شراب و چنگ نمی ایستد ز جوش و خروش

7 کمال با به ساقی زمی مکن پرهیز حریف قلب شناس است زاهدی مفروش

عکس نوشته
کامنت
comment