- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آنچه از مکتوب من ظاهر نشد، نام من است؛ و آنچه قاصد را بخاطر نیست، پیغام من است
2 غیر، بر من میبرد حسرت، که هم بزم توام؛ کاش نوشد قطره یی زین می که در جام من است
3 میتوانم از تغافل بر سر رحم آرمت دشمن من این دل بی صبر و آرام من است
4 در خیال جستن از دام من آن وحشی غزال من باین خوش کرده ام خاطر که در دام من است!
5 آذر آن ظالم که بیموجب مرا بدنام کرد هیچ میگوید که این بیچاره بدنام من است؟!