مطرب چه پرده زد که زپرده از آشفتهٔ شیرازی غزل 860

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

مطرب چه پرده زد که زپرده برآمدیم

1 مطرب چه پرده زد که زپرده برآمدیم چون شمع بهر دادن جان باسر آمدیم

2 رندان وزاهدان بهم آمیخته زوجد بی پا و سر تمام زیکدر درآمدیم

3 در آب آتشین می عشق جمله غرق گوئی سمندریم که در آذر آمدیم

4 ما از نوای عشق و می شوق سرخوشیم در وجد نه زساز و می و مزمر آمدیم

5 تا ارتفاع از قدح و می گرفته ایم حاکم بچار ما در و هفت اختر آمدیم

6 ما را شکر دهد زنی خامه شعر تر در این چمن چو بید اگر بی بر آمدیم

7 آشفته است و وجدی و هم مشربان خاص با یک زبان بمدحت حیدر درآمدیم

عکس نوشته
کامنت
comment