با چمن دوش به شوخی چه اداها از جویای تبریزی غزل 685

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

با چمن دوش به شوخی چه اداها می کرد

1 با چمن دوش به شوخی چه اداها می کرد غنچه را باد سحر بند قبا وا می کرد

2 شوخی دختر رز دیدهٔ معنی بینم در پس پردهٔ رنگ تو تماشا می کرد

3 همچو بوی گلم از ضعف ز جا برمی داشت گر نسیمی ز چمن روی بصحرا می کرد

4 پیش از آندم که شود مصرع قدش موزون کسب معنی دلم از عالم بالا می کرد

5 طعن من بر لب شیرین تو بیکار نبود اینقدر هست که راه سخنی وا می کرد

6 دل به مستی ز لبش کام خود امشب بگرفت مطلبی شوخ تر ای کاش تمنا می کرد

7 پیش از آندم که فرو چیده شود این دکان دل سودازده با زلف تو سودا می کرد

8 شبنمی را که کف مهر زگلشن پیچید تکمهٔ پیرهن غنچهٔ گل وا می کرد

9 کافرم هرگز اگر موج به دریا کرده است آنچه دور از تو تپش با دل جویا می کرد

عکس نوشته
کامنت
comment