1 چه باک؟ امروز اگر ره دور باشد اگر فردا به منزل حور باشد
2 گر از معشوق صد جور و جفا خاست چو رخ بنمود عذر جرمها خواست
3 و گر خونت همی ریزد جمالش چو یار آید ز در میکن حلالش
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 من چه گویم جفا و جنگ ترا؟ جرم رهوار و عذر لنگ ترا؟
2 ز دل و جان نشانه ساختهام ناوک چشم شوخ شنگ ترا
1 به خرابات برید از در این خانه مرا که دگر یاد شراب آمد و پیمانه مرا
2 دل دیوانه به زنجیر نبستن عجبست که به زنجیر ببندد دل دیوانه مرا؟
1 نمیرد هر که در گیتی تو باشی یادگار او را چراغی کش تو باشی نور با مردن چه کار او را؟
2 اگر نه دامن از گوهر بریزد چون فلک شاید که هر صبحی تو برخیزی چو خورشید از کنار او را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به