چه دلبری که به از حکیم نزاری قهستانی غزل 1245

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

چه دلبری که به دل داریی نپردازی

1 چه دلبری که به دل داریی نپردازی همین و بس که دل می بری به طنّازی

2 به پیش خلق ز جور تو پرده بردارم اگر ز رخ نفسی پرده برنیندازی

3 دلم ز پای درآمد بیا و دستم گیر سری به کار درآور مکن سرافرازی

4 به خوبی تو چه نقصان رسد اگر نفسی دلِ شکسته دلی را به لطف بنوازی

5 نیاز بنده و ناز تو چند بردارد به حسن یک دو سه روزه این چنین چه می نازی

6 عنان عقل رها کن که هیچ نگشاید ز نقش بندی و طرّاری و عجب سازی

7 ز من حیا نکنی از خدا نیندیشی که هر زمان به جفا حیله ای نو آغازی

8 اگر حواله ی کار تو با خدای کنم مسلّمت نشود با خدا حیل بازی

9 شبی که گوش کنی ناله نزاری را اگر چه سنگ دلی هم چو موم بگدازی

عکس نوشته
کامنت
comment