جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

ای دل چه چاره چون که از جهان ملک خاتون غزل 280

غزل 280 ام از 1809 غزلیات

ای دل چه چاره چون که جهان پایدار نیست

1 ای دل چه چاره چون که جهان پایدار نیست جز درد و خون دیده در این روزگار نیست

2 زنهار غم مخور تو به احوال روزگار زیرا که کار و بار جهان بر قرار نیست

3 خوش دار خاطرت مشو ای دل ز غم ملول کاین دور چرخ را بجز این کار و بار نیست

4 جور و جفای چرخ ز حد رفت بر دلم آخر کدام دل که از او بردبار نیست

5 جان از کسی ستاند و دل از کسی برد زنهار بر موافقتش اعتبار نیست

6 بردی بسا دلی به قد سرو و روی ماه ما را چو سرو این همه دلها به بار نیست

7 گر یک شبی به کلبه احزان کنی گذر در پای تو مرا بجز از جان نثار نیست

8 چندان سرشک دیده به راهت فشانده ام کز آب دیده ی من مسکین گذار نیست

9 جان در فراق روی تو آمد به لب مرا آخر چرا به وصل توام اختیار نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای دل چه چاره چون که جهان پایدار نیست

شاعر شعر ای دل چه چاره چون که جهان پایدار نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر ای دل چه چاره چون که جهان پایدار نیست جهان ملک خاتون می باشد.

شعر ای دل چه چاره چون که جهان پایدار نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ای دل چه چاره چون که جهان پایدار نیست چیست ؟

قالب شعر ای دل چه چاره چون که جهان پایدار نیست غزل است

مضمون اصلی شعر ای دل چه چاره چون که جهان پایدار نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین است.
بنر