-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ابتدای کار سیمرغ ای عجب جلوهگر بگذشت بر چین نیم شب
2 در میان چین فتاد از وی پری لاجرم پر شور شد هر کشوری
3 هر کسی نقشی از آن پر برگرفت هر که دید آن نقش کاری درگرفت
4 آن پر اکنون در نگارستان چینست اطلبو العلم و لو بالصین ازینست
5 گر نگشتی نقش پر او عیان این همه غوغا نبودی در جهان
6 این همه آثار صنع از فر اوست جمله انمودار نقش پر اوست
7 چون نه سر پیداست وصفش را نه بن نیست لایق بیش از این گفتن سخن
8 هر که اکنون از شما مرد رهید سر به راه آرید و پا اندر نهید
9 جملهٔ مرغان شدند آن جایگاه بیقرار از عزت آن پادشاه
10 شوق او در جان ایشان کار کرد هر یکی بی صبری بسیار کرد
11 عزم ره کردند و در پیش آمدند عاشق او دشمن خویش آمدند
12 لیک چون ره بس دراز و دور بود هرکسی از رفتنش رنجور بود
13 گرچه ره را بود هر یک کارساز هر یکی عذری دگر گفتند باز