- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه غم دارد مرا از خویش اگر محروم میسازد که شمع بزم ما پروانه را از موم میسازد
2 صباحت چیست چون پای ملاحت در میان آید ندیده هند را قیصر، از آن با روم میسازد
3 چه حاصل دارد از دست فلک آه و فغان کردن که ظالم را همیشه نالهٔ مظلوم میسازد
4 به آن جغدی که در معموری او را خلق نگذارند نشان ده خانهٔ ما را، که ما را شوم میسازد
5 سلیم از خاک یونان محبت شد خمیر من ز من پیر خرد مجهولها معلوم میسازد