عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

این چه شورست از از عطار نیشابوری مصیبت نامه 7

مصیبت نامه 7 ام از 5015 بخش چهلم

این چه شورست از تو درجان ای فرید

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42

1 این چه شورست از تو درجان ای فرید نعره زن از صد زفان هل من مزید

2 گر کند شخص تو یک یک ذره گور کم نگردد ذرهٔ از جانت شور

3 گر تو با این شور قصد حق کنی در نخستین شب کفن را شق کنی

4 چون بود شورت بجان پاک در سر درین شور آوری از خاک بر

5 هم درین شور از جهان آزاد و خوش در قیامت میروی زنجیر کش

6 شور چندینی چرا آوردهٔ این همه شور از کجا آوردهٔ

7 شور عشق تو قوی زور اوفتاد جان شیرینت همه شور اوفتاد

8 جانت دریائیست آبش آب زر لاجرم هم شور دارد هم گهر

9 دایماً چون بحر میجوشی ز شور خویشتن را میفرود آری بزور

10 جان شیرینت چو شوری در کند هر زمانی شور شیرین تر کند

11 یعلم اللّه گر سخن گفتار را بود مثلی یا بود عطار را

12 در سخن اعجوبهٔ آفاق اوست خاتم الشعرا علی الاطلاق اوست

13 هرکه سلطانم نگوید در سخن من گدائی گویمش نه سر نه بن

14 شیوهٔ کز شوق او شد عقل مست جز مرا هرگز کرا دادست دست

15 خاطرم پایم گرفته هر زمان سرنگون بر میکشد گردجهان

16 تا ز بحری ماهیی آرد بشست یا زجائی معنئی آرد بدست

17 نی که چندان نقد معنی دارد او کز درون بیرون همی نگذارد او

18 چون معانی جمله من گفتم تمام چه بماندست آن کسی را والسلام

19 هرکجا سریست درهر دو جهان هست سر تا سر درین دیوان نهان

20 چون بجوئی و بیابی سر بسر برکشی بر هر دو عالم بر ببر

21 قصهها دیدی بسی این هم ببین قصه کم گو کاحسن القصهست این

22 گردهی غصه که هستم قصه گوی غصه خور چون بردهام در قصه گوی

23 قصه گفتن نیست ریح فی الفصص مینبینی روح قرآن از قصص

24 قصه کوته میکنم یک اهل راز گر درین قصه کند عمری دراز

25 هر نفس این قصه نوری بخشدش بیغم وغصه حضوری بخشدش

26 هرکتابی را که دانی سر بسر این یکی با جمله برکش برببر

27 گر نچربد از همه صد باره این زود کن چون پردهٔ خود پاره این

28 دیدهٔ انصاف بینت باز کن چشم جان پر یقینت باز کن

29 تا ببینی کار و بار این کتاب حل و عقد و گیر و دار این کتاب

30 هرکه گوهر دزد این دریا شود زود از تر دامنی رسوا شود

31 هر کرا دزدیدن از من دست داد همچو دزدانش بریده دست باد

32 در حقیقت مغز جان پالودهام تا نه پنداری که در بیهودهام

33 جمع کردم آب آسا پیش تو گو تفکر کن دل بیخویش تو

34 گر زگفتن راه مییابد کسی گفتهٔ من بایدت خواندن بسی

35 زانکه هر بیتی که میبنگاشتم بر سر آن ماتمی میداشتم

36 در مصیبت ساختن هنگامه من نام این کردم مصیبت نامه من

37 گر دلی میبایدت بسیار دان پس مصیبت نامهٔ عطار خوان

38 گر کسی را زین سخن گردی بود خاک بر فرقش که نامردی بود

39 لازم درد دل عطار باش وز هزاران گنج برخوردار باش

40 هرکرا یک ذره میبندد خیال گو برون آرد چنین صاحب جمال

41 می نداند او که از عطار بود ختم صد عالم که پر اسرار بود

42 نافهٔ اسرار نبود مشکبار تاکه عطارش نباشد دست یار

شعر قالب : مصیبت نامه سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر این چه شورست از تو درجان ای فرید

شاعر شعر این چه شورست از تو درجان ای فرید چه کسی است ؟

شاعر شعر این چه شورست از تو درجان ای فرید عطار نیشابوری می باشد.

شعر این چه شورست از تو درجان ای فرید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر این چه شورست از تو درجان ای فرید چیست ؟

قالب شعر این چه شورست از تو درجان ای فرید مصیبت نامه است

سبک شعر این چه شورست از تو درجان ای فرید چیست ؟

سبک شعر این چه شورست از تو درجان ای فرید سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر این چه شورست از تو درجان ای فرید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
عطار نیشابوری

این چه شورست از از عطار نیشابوری مصیبت نامه 7

مصیبت نامه 7 ام از 5015 بخش چهلم
بنر