از شوق تو شوریست عجب در سرم امروز از جامی غزل 257

جامی

جامی

جامی

از شوق تو شوریست عجب در سرم امروز

1 از شوق تو شوریست عجب در سرم امروز داده ست غمت بیخودی دیگرم امروز

2 نزدیک رسیده ست که از جذبه عشقت این خرقه سالوس ز هم بردرم امروز

3 می سوزدم از آرزوی دیدن تو جان بنشین که زمانی به رخت بنگرم امروز

4 سودایی زلف توام آن گونه که از وی یک موی به ملک دو جهان می خرم امروز

5 سر تا به قدم غرقه شدم در غم و دردت سیلاب بلا خاست ز بام ودرم امروز

6 در راه تو جز هستی من نیست حجابی بگذر به سرم کز سر خود بگذرم امروز

7 دل دفتر عشق است نفور از رقم عقل جامی بتراش این رقم از دفترم امروز

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر