-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه عیش ها که اسیران به وصل ساز کنند سرشک اگر بگذارد که چشم باز کنند
2 ز پاکدامنی من به عشق می شاید که همچو صبح به دامان من نماز کنند
3 چو دل ز شکوه تهی گشت، عمر افزاید شود دراز، گره چون ز رشته باز کنند
4 برهنه ایم، که ننگ است اهل همت را که دست خود به سوی آستین دراز کند
5 ز اتحاد، به محشر سلیم نیست عجب که خاک پیکر محمود را ایاز کنند