عجبست از نگار ما عجبست از جهان ملک خاتون غزل 122

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

عجبست از نگار ما عجبست

1 عجبست از نگار ما عجبست مهر از آن یار بی وفا عجبست

2 گرچه هست او طبیب مشتاقان درد ما را دوا از او عجبست

3 گرچه محتاج روز وصل شدم حاجتم گر کند روا عجبست

4 آن سهی سرو در سرابستان گر کند میل سوی ما عجبست

5 گنهم چیست جز وفاداری بر دلم آن همه جفا عجبست

6 من خطایی نکرده ام باری نظر دوست بر خطا عجبست

7 اینکه با ما نمی کند هرگز آن بت سنگ دل صفا عجبست

8 پادشاه جهان ز خودرایی گر کند رحم بر گدا عجبست

9 گر ز خان وصال خود بویی بفرستد به بی نوا عجبست

عکس نوشته
کامنت
comment