- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عجب از دیو پیکری کاو را دولت آورد نام کرد سروش
2 خاره خو جثه ایست خاره بدن خیره کش هیکلی است خیری پوش
3 قالبی باد خیز خاک آرام پیکری آب گرد آتش کوش
4 که تن و پشته پشت و غار دهن ابر تک برق جوش و رعد خروش
5 در دهانش دو تا ستون بخرط در دماغش دو چشمه قیر به جوش
6 گاه بادش گرفته بر گردن گاه گردش کشیده در آغوش
7 بر فکنده جلیل فتح به پشت بر نهاده سریر ملک به دوش
8 راست گویی که باد رفتارش خاستست از دو باد بیزن گوش
9 اژدهای دهانش بر دشمن زهر مانند کرده عیش چو نوش
10 جلف طبعست و تند خو گر چند هست می خواره و سماع نیوش
11 نه بساود سرین و گردن او هیچ جانباز و هیچ عمر فروش
12 صفت او درست نتوان گفت کز نهیبش همی نماند هوش