جامی

جامی

جامی
جامی

چه بخت بود که ناگه بر سر رسید مرا از جامی غزل 54

غزل 54 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

چه بخت بود که ناگه بر سر رسید مرا

1 چه بخت بود که ناگه بر سر رسید مرا که داد مژده وصل تو هر که دید مرا

2 رمیده بود دل از هوش و صبر شکر خدا که آن رمیده به دیدارت آرمید مرا

3 فتاد مرده تنی بودم از جمال تو دور به یک نفس لب تو روح دردمید مرا

4 کشم به دیده بسی منت از نسیم صبا که کحل دیده ز خاک رهت کشید مرا

5 گل مراد برآورد در ریاض امید به دل ز هجر تو خاری که می خلید مرا

6 همه ولایت عشقم بود به زیر نگین ز قطره قطره خون کز جگر چکید مرا

7 ز عشق توبه نه مقدور من بود جامی خدا چو بهر همین کار آفرید مرا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چه بخت بود که ناگه بر سر رسید مرا

شاعر شعر چه بخت بود که ناگه بر سر رسید مرا چه کسی است ؟

شاعر شعر چه بخت بود که ناگه بر سر رسید مرا جامی می باشد.

شعر چه بخت بود که ناگه بر سر رسید مرا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر چه بخت بود که ناگه بر سر رسید مرا چیست ؟

قالب شعر چه بخت بود که ناگه بر سر رسید مرا غزل است

مضمون اصلی شعر چه بخت بود که ناگه بر سر رسید مرا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.