1 چه فتوی کند خواجه خواجه زاده که جود طبیعی بدو می پناهد
2 سلیمان آصف دل آنکس که حلمش سکونت دهد باد را گر بخواهد
3 در آنکس که او را به هنگام رفتن غلامی در افزاید اسبی بکاهد
1 هر دیده که در تو نیک نظر کردست دل را ز هزار غم خبر کردست
2 گم شد ز میان دلی که یک ساعت با هجر تو دست در کم کردست
1 زیوری نو باز بر سقف کهن بر بسته اند گوهر شب تاب بر دریای اخضر بسته اند
2 بر وطای آسمان کاندر نظر نیلوفریست نرگس خوش چشم بر نیلوفر تر بسته اند
1 کشورستان راستین کاقبال سلطان خواندش صاحبقرانی کاسمان خورشید احسان خواندش
2 آن صف شکن کاندر وغا از رمح سازد اژدها آن خسرو آصف صفا کآصف سلیمان خواندش