- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن به این دهن به لب او برابری کردن
2 نموده سر مکافات شیشهٔ ساعت به دست با چو خودی قصد برتری کردن
3 کسی که آتش سودای عشق در سر داشت به شمع بزم توانست همسری کردن
4 مگر دلم که زند دست و پا ز بیتابی به بحر عشق که آرد شناوری کردن
5 به راه سوز و گداز، از نهال شمع آموز ز سرگذشت و دعوای سروری کردن
6 کسی که دولت فقرش دهند می داند که در قلندری آمد توانگری کردن
7 به غیر نعمت و بجز منقبت نمی آید به نام غیر ز جویا ثناگری کردن