عجب ز غنچه به آن لعل همسری از جویای تبریزی غزل 975

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن

1 عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن به این دهن به لب او برابری کردن

2 نموده سر مکافات شیشهٔ ساعت به دست با چو خودی قصد برتری کردن

3 کسی که آتش سودای عشق در سر داشت به شمع بزم توانست همسری کردن

4 مگر دلم که زند دست و پا ز بیتابی به بحر عشق که آرد شناوری کردن

5 به راه سوز و گداز، از نهال شمع آموز ز سرگذشت و دعوای سروری کردن

6 کسی که دولت فقرش دهند می داند که در قلندری آمد توانگری کردن

7 به غیر نعمت و بجز منقبت نمی آید به نام غیر ز جویا ثناگری کردن

عکس نوشته
کامنت
comment