1
ندیدیم هرگز به عمر دراز
در بسته بر می که نگشود باز
2
عجب نبود از می که هنگامِ بود
گر آید ز کتمِ عدم در وجود
3
بجایی کند دستگیری مست
که چرخش نهد بر زمین پشت دست
4
اگر در زمین نیز باشد دفین
چو میخواره سر بر زند از زمین
5
اگر شمّهای از کرامات می
بگویم عجایب بمانی ز وی