سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

دل بر سر کوی تو نهادیم به از سلمان ساوجی غزل 356

غزل 356 ام از 897 غزلیات

دل بر سر کوی تو نهادیم به خواری

1 دل بر سر کوی تو نهادیم به خواری جان در غم عشق تو بدادیم به زاری

2 دل در غم عشق تو نهادیم نه بر عمر زیرا که مقیم است غم و عمر گذاری

3 تا چند بگریم من و تا چند بنالم از شوق گل روی تو چون ابر بهاری؟

4 من ذره ناچیز و تو خورشید دلفروز صد مهر مرا هست و تو یک ذره نداری

5 فریاد ز زلف تو که صد بار به روزی در روز سفیدم بنماید، شب تاری

6 من چون به سر آرم صنما بی تو که هر شب؟ خوابم بری از چشم و خیالم بگذاری

7 جان مهر لبش دارد و شرطست که جان را سلمان به همان مهر به جانان بسپاری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل بر سر کوی تو نهادیم به خواری

شاعر شعر دل بر سر کوی تو نهادیم به خواری چه کسی است ؟

شاعر شعر دل بر سر کوی تو نهادیم به خواری سلمان ساوجی می باشد.

شعر دل بر سر کوی تو نهادیم به خواری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر دل بر سر کوی تو نهادیم به خواری چیست ؟

قالب شعر دل بر سر کوی تو نهادیم به خواری غزل است

مضمون اصلی شعر دل بر سر کوی تو نهادیم به خواری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر