- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما حاصل از حیات رخ یار کردهایم عهدی به یار بسته و اقرار کردهایم
2 منصور شد ز دولت عشق تو کار ما بردار سر که عزم سر دار کردهایم
3 ما ملتفت به زهد ریایی نمیشویم زان، رو به کنج خانه خمار کردهایم
4 صوفی به زهد ظاهر اگر فخر میکند آن فخر ننگ ماست کز او عار کردهایم
5 ما را عصا و خرقه و سجاده گو مباش ما ترک بتپرستی و زنار کردهایم
6 چون حسن یار تا ابد است از خلل بری عهدی که با محبت دلدار کردهایم
7 هردم به بوی وصل جمالش هزار عیش با محرمان صاحب اسرار کردهایم
8 بگذر ز زهد و زرق که ما این معاملات در خانقاه و مدرسه بسیار کردهایم
9 هرکس طلب کنند مرادی نسیمیا ما اختیار از همه، دیدار کردهایم