- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما چو از بَدْوِ ازل بادهپرست آمدهایم پس یقین است که مستان ز الست آمدهایم
2 قول تحیون و تَموتون نه نبی فرمودهست مست خواهیم شدن باز که مست آمدهایم
3 مستی ما نه ز خمرست بیا تا بینی نیستانیم که در عالم هست آمدهایم
4 عاقبت صحبت خورشید ندارد خفاش ما روانیم نه از بهر نشست آمدهایم
5 طاق ابروی بتان قبلهگه اهل دل است لاجرم از پی بت لاتپرست آمدهایم
6 چون نزاری نزار از هوس مهرویان ماهیانیم که در شست به شست آمدهایم