فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

از دادن جان خدمت جانانه از فروغی بسطامی غزل 388

غزل 388 ام از 549 غزلیات

از دادن جان خدمت جانانه رسیدیم

1 از دادن جان خدمت جانانه رسیدیم در عشق نظر کن که چه دادیم و چه دیدیم

2 زان پستهٔ خندان چه شکرها که نخوردیم زان سرو خرامان چه ثمرها که نچیدیم

3 هر عقده که آن زلف دوتا داشت گشودیم هر عشوه که آن چشم سیه کرد، خریدیم

4 هر باده که سیمین کف او داد، گرفتیم هر نکته که شیرین لب او گفت شنیدیم

5 از خدمت جانانه، کمر بسته ستادیم در ساحت می‌خانه، سراسیمه دویدیم

6 یک دم بر آن شاهد می‌خواره نشستیم یک عمر به خون دل صد پاره تپیدیم

7 در عهد بتان آن چه وفا بود نمودیم در عالم عشق آن چه بلا بود کشیدیم

8 زلف سیهش گفت که ما شام مرادیم روی چو مهش گفت که ما صبح امیدیم

9 هر لحظه به زخمم نمکی ریخت دهانش زین کان ملاحت چه نمکها که چشیدیم

10 صدبار به زخم دل ما زد نمک، اما یک بار لبان نمکینش نمکیدیم

11 خیاط وفا در ره آن سرو قباپوش هر جامه که بر قامت ما دوخت دریدیم

12 آخر سر ما را به مکافات بریدند در نامهٔ او بس که سر خامه بریدیم

13 چندان که در آفاق دویدیم فروغی الا کرم شه نه شنیدیم و نه دیدیم

14 فخر همه شاهان عجم ناصردین شاه کز بار خدا شادی جانش طلبیدیم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از دادن جان خدمت جانانه رسیدیم

شاعر شعر از دادن جان خدمت جانانه رسیدیم چه کسی است ؟

شاعر شعر از دادن جان خدمت جانانه رسیدیم فروغی بسطامی می باشد.

شعر از دادن جان خدمت جانانه رسیدیم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر از دادن جان خدمت جانانه رسیدیم چیست ؟

قالب شعر از دادن جان خدمت جانانه رسیدیم غزل است

مضمون اصلی شعر از دادن جان خدمت جانانه رسیدیم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر