1 سد بار خراب و باز آباد شدیم ای بس که غمین شدیم و بس شاد شدیم
2 تا در کنف قید تو بردیم پناه ازکش مکش زمانه آزاد شدیم
1 تنها نه من که چشم جهانی بروی تست روی نیاز خلق زهر سو بسوی تست
2 بیچاره آن که از تو بغفلت گذشته است غافلتر آنکه با تو و در جستجوی تست
1 کشور دل از جهانی دیگر است این زمین را آسمانی دیگر است
2 ای جهان از راه ما بردار دام طایر ما زآشیانی دیگر است
1 عشق آفت و حسن دلفریب است نه طاقت آن نه زین شکیب است
2 بر درد دلم دوا روا نیست این درد که دارم از طبیب است