- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در طریقت سالها در نار محنت سوختیم تا بنور فقر شمعی در جهان افروختیم
2 هر که لاف از عاشقی ز ددان که ابجد خوان ماست تا بفن عشق ورزی نکته ها آموختیم
3 جامه چاکان گر چه بودند در حقیقت پرده در ما باستادی نگر کانها چگونه دوختیم
4 هرکسی مالی و ملکی کرد حاصل در جهان همت ما بین که نقد عشق او اندوختیم
5 گر چه در بازار عشقش هرکسی چیزی خرید مابسودای غم او خویش را بفروختیم
6 چونکه غیرت پرده عزت ز رویش برگرفت آتشی در کاینات افتاد و کلی سوختیم
7 چون بدست مافتاد از وصل او گنج روان زان اسیری وام ایام فراقش توختیم