- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما زان توئیم بی تکلّف در ما نگر از سر تلطّف
2 جانم به لب آمد از فراقت در وصل چرا کنی توقّف
3 گر لعل لبت به خواب بینم گوئی که مکن درو تصرّف
4 بگذر ز جفا و با میان آی تا چند نمایی این تصوّف
5 از شعبده بازیت چه حاصل از حد بگذشت این تعنّف
6 بیگانه نئیم با تو ما را دیریست که هست این تعرّف
7 گر جان جهان تو راست درخور ایثار تو است بی تکلّف