- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ماییم شسته زآب می دست از همه آلودگی سوده سری در پای خم وز درد سر آسودگی
2 وقتی به عشق نیکوان بودم ز بودخویش گم و اکنون به خود درمانده ام خوش وقت آن گم بودگی
3 تا سر به بالینم ز تو بر بستر بی بستری در خون غنوده هر شبی چشمم ز شب نغنودگی
4 خون جگر پالوده ام از شعر مژگان عمرها با من دلت صافی نشد با این همه پالودگی
5 با خود فروشانم مکن همسر که من خاص توام دارد تفاوت در بها بازاری از فرمودگی
6 دل ساده از نقش طرب پا سوده در راه طلب با دولت دردت خوشم زین سادگی و سودگی
7 جامی نشد در عاشقی ز اشک دروغین سرخ رو کامل عیاری کی رسد مس را ز روی اندودگی