ما خاک ره جلوه آن سرو روانیم از جویای تبریزی غزل 809

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

ما خاک ره جلوه آن سرو روانیم

1 ما خاک ره جلوه آن سرو روانیم دل داده و جان باخته اش از دل و جانیم

2 از سیل سرابست خطر خانهٔ ما را چون نقش قدم پر حذر از ریگ روانیم

3 در انجمن هرزه در ایان سبک مغز چون گل ز ادب گوش ولی گوش گرانیم

4 رفتند عزیزان و چو نقش پی سالک ما خاک نشین از پی آن راه روانیم

5 رفتیم به بال نگه از خویش چو شبنم تا بر رخ خورشید مثالش نگرانیم

6 هرگز سر تسلیم ز فتراک نپیچیم ما حلقه بگوشان خم زلف بتانیم

7 در بند گرفتاری دلهاست شب و روز ما بنده آزادی آن سرو روانیم

8 در روز مجویید ز جویا سخن عشق شبها همه شب شمع صفت چرب زبانیم

عکس نوشته
کامنت
comment