-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 داریم به کف زلفی، محشر به کمین اندر در هر شکن است آن را صد نافهٔ چین اندر
2 از سر چو قدم کردم در راه سرکویش دوزخ به یسار افتاد، جنت به یمین اندر
3 پیمانهٔ لعلش را کوثر ز سیه مستان میخانه چشمش را، صد کعبه دین اندر
4 بتخانهٔ مویش را صد باخته دین بنده آتشگه رویش را صد شعله جبین اندر
5 ناخن مزن ای غیرت بر سینهٔ پرداغم حسرتکده ها دارم، هر گوشه دفین اندر
6 بلیس شود خیره، آدم چو رخ افروزد حیرتکده ها داری در یک کف طین اندر
7 آزاده روی سر کن بنیوش حزین از ما عیسی به فلک بر شد، قارون به زمین اندر