1 ما با همه کس بر در استیناسیم مشهور جهان چون خضر و الیاسیم
2 ما را همه کس شناسد اما کس را تا شهره نباشد بیقین نشناسیم
1 شیئان یغجر ذوالرصاصه عنهما رأی النساء و امر الصبیان
2 و اما النساء فمیلهن الی الهوی و اخسؤا الصبی یجری بغیر عنان
1 ای مونس غم قصه غمخواران پرس یاری کن و احوال دل یاران پرس
2 از نرگس خود پرس نشان سر زلف احوال شب تیره ز بیماران پرس
1 این سعادت بین که باز اهل خراسان یافتند وین کرامت بین که از تأیید یزدان یافتند
2 بودشان از آتش محنت جگرها تافته چون خضر در ظلمت غم آب حیوان یافتند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به