- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما را ز درد عشق تو یک دم قرار نیست آخر چرا تو را غم این بی قرار نیست
2 بسیار غم که هست به جانم ز درد عشق لیکن بتر ز شدّت هجران یار نیست
3 هر چند سر به سر همه عالم پر از غمست ما را به غیر بار فراق نگار نیست
4 عمریست تا که وعده ی وصلم همی دهی آخر بیا که هیچ بتر ز انتظار نیست
5 با گل بگو صبا که چرا خاطر مرا از گلستان وصل تو جز نوک خار نیست
6 با آنکه سالها نکنی سوی ما نظر جانم ز طعنه وز جفا رستگار نیست
7 دادم به اختیار دل خود ز دست و من یک لحظه ای به وصل توأم اختیار نیست
8 عشّاق روی خوب تو بسیار در جهان هستند تا حدی که جهان در شمار نیست