- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ماتشنگی به دجله و جیحون نمی دهیم یک العطش به صد قدح خون نمی دهیم
2 آب حیات از لب ما می چکد ولی صد چشمه زهر هست که بیرون نمی دهیم
3 شد رام تازیانهٔ ما توسن جنون دیگر عنان فتنه به گردون نمی دهیم
4 اهل زمانه را هوس آب خضر و بس کس را خبر ز چاشنی خون نمی دهیم
5 بیداری از طبیعت موزون به ما رسید کز بیم دل به قامت موزون نمی دهیم
6 دیوانه است عرفی و معموره دشمنی ویرانه را به ملک فریدون نمی دهیم