با یار نیست دوری ما راکمی از حزین لاهیجی غزل 603

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

با یار نیست دوری ما راکمی هنوز

1 با یار نیست دوری ما راکمی هنوز در عشق محرمیم به نامحرمی هنوز

2 افشرده بود رنگ خزانم بهار را خون می چکد ز ناصیه خرمی هنوز

3 با آن که گشته ام نمکستان خنده ات نالد دهان زخم، ز بی مرهمی هنوز

4 از جلوه تو محفل سوز است سینه ام در دیده می تپد نگه ماتمی هنوز

5 افغان من فسانه خواب تغافل است دارد اثر، به نالهٔ من همدمی هنوز

6 با آنکه از خدنگ تو چاک است سینه ام چونگل نبرده راه به دل بی غمی هنوز

7 نم درجگر نمانده و چشم ترم حزین از ابر نوبهار ندارد کمی هنوز

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر