-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاشقانیم، به ما طعنه ی دیگر خود نیست گر بود دامن ما پاره، ولی تر خود نیست
2 نتوانیم ز انصاف گذشت ای زاهد سبحه هرچند عزیز است، چو ساغر خود نیست
3 همره نامه فرستم دل خود را سویش خون او سرختر از خون کبوتر خود نیست
4 تنگدستان محبت ز کجا، زر ز کجا سر و جان در ره یار است ولی زر خود نیست
5 ز آشنایان تو ای آب بقا در عالم خبر از خضر نداریم [و] سکندر خود نیست
6 وصل معشوق کسی را چو دهد دست سلیم چه زیان است در اسلام، برادر خود نیست