1 ما از می نابیم چنین گشته خراب بس خانه که آن زمی خرابست و بیاب
2 هر کس که چو دف حلقه بگوش طربست بس زود شود کیسه تهی همچو رباب
1 مرا ز جور تو ای روزگار سفله نواز بسیست غصه چگویم که قصه ایست دراز
2 بناز میگذرانند عمر بیهنران هنروران ز تو افتاده اند در تک و تاز
1 منت خدایرا که بتوفیق کردگار نامی که جست یافت جهانگیر نامدار
2 نوئین عهد خسرو خسرو نشان حسین آنکس که روزگار بدو دارد افتخار