1 مائیم ز جور فلک آینه گون با آه دلی که سنگ ازو گردد خون
2 روزی بهزار شب بغم میاریم تا خود فلک از پرده چه آرد بیرون
1 امروز در زمانه دلم شاد و خرم است وین خرمی ز مقدم دستور اعظم است
2 دستور جانپناه که با دولت جوان از بدو فطرتش خرد پیر همدم است
1 ایدل گرت شناختن راه حق هواست خود را بدان که عارف خود عارف خداست
2 غم ره مده بخویشتن ار وقت خوش نماند زیرا که وقت فوت شد اما خوشی بجاست