ما که شنگولیانِ از حکیم نزاری قهستانی غزل 919

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

ما که شنگولیانِ خوش باشیم

1 ما که شنگولیانِ خوش باشیم بنده‌ی شاهدانِ قلّاشیم

2 بت‌پرستی نمی‌کنیم اَرنه لعبتی بی‌نظیر بتراشیم

3 اصل معناست ور نه نقش کنیم صورتی بی‌بدل که نقّاشیم

4 گاه دیوانه‌ایم و گه عاقل گاه پندان شویم و گه فاشیم

5 دام در خاک و مرغ در افلاک دانه‌ای بر امید می‌پاشیم

6 خلق اگر دوست‌اند وگر دشمن ما نه مردانِ صلح و پرخاشیم

7 ایمنیم از خبر که خرسندیم فارغیم از خرد که اوباشیم

8 کارِ‌ما با نزاری افتاده‌ست چون نزاری برفت ما باشیم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر