ما به کوی یار نالان می رویم از سعیدا غزل 512

سعیدا

سعیدا

سعیدا

ما به کوی یار نالان می رویم

1 ما به کوی یار نالان می رویم سوی آن سلطان خوبان می رویم

2 هر که را جمعیتی بینی ز ماست گرچه حیران و پریشان می رویم

3 ابتدا و انتهای ما یکی است آمده عریان و عریان می رویم

4 جنبش ما از خم چوگان اوست گرچه سرگردان و غلطان می رویم

5 دلبر ما از دل ما دور نیست گر به زاهد گر به رهبان می رویم

6 ایستادن نیست ممکن در جهان پازنان سر در گریبان می رویم

7 این قیام و قعدهٔ عشاق توست آن که ما افتان و خیزان می رویم

8 یأس، شاطر لشکر غم در قفا در میان ما طرفه شادان می رویم

9 هر دو جانب را سعیدا دوستیم گه به موسی گه به هامان می رویم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر