-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ناخورده شراب ناب مستیم نادیده خدا خداپرستیم
2 خورشید با ما سجود دارد هر چند که ما ز خاک پستیم
3 در کفر سواد اعظم عشق زنار ز دست فقر بستیم
4 دیدیم جز او فنای مطلق چه تحت و چه فوق هر چه هستیم
5 چون بحر خیال موج زن شد در زورق فکر خود نشستیم
6 سرتا سر کاینات گشتیم از قید قیود عقل جستیم
7 دیدیم طلسم بود و نابود با سنگ محبتش شکستیم
8 جز کفر، رهی به دین ندیدیم هر چند که مؤمن الستیم
9 بی نفی نشد ثبوت، واجب از کفر به زور کفر، رستیم
10 در قبضهٔ قدرتیم چون ما بیهوده به فکر قبض و بسطیم
11 بستیم نظر ز بد سعیدا در خانهٔ عافیت نشستیم