1 ما مست مدام کوی آن خماریم عالم همگی شراب و ما می خواریم
2 هر لحظه جهان بجرعه نوشیدیم مست ابدیم و از ازل خماریم
1 زد خیمه شاه عشق بصحرای جان ما ویران شد از سپاه غمش خان و مان ما
2 از دست جور عشق خرابست ملک جان برآسمان شد از ستمش الامان ما
1 این حکایت بشنو از پیر و مرید تا که گردی در ار ا د ت بر مزید
2 شیخ دارانی که شیخ فقر بود بو سلیمان نام و قطب عصر بود
1 ما می پرست یار و جهان می پرست ما مامست عشق و کون ومکان بوده مست ما
2 جنب وجودم از می توحید حق پرست زاهد مکن بسنگ ملامت شکست ما