1 ماییم به موج خیز حرمان شده غرق چیزی نه به جز رعونت و حیله و زرق
2 ای کاش نمی یافت ره از لجه جمع کشتی وجود ما سوی ساحل فرق
1 چاره نبود اهل شهوت را ز زن صحبت زن هست بیخ عمر کن
2 زن چه باشد ناقصی در عقل و دین هیچ ناقص نیست در عالم چنین
1 شه چو گشتی بعد چوگان باختن چون کمان مایل به تیر انداختن
2 از کمانداران خاص اندر زمان خواستی ناکرده زه چاچی کمان